گروه تبلیغی تخصصی «عقل و دین»

گروه تبلیغی  تخصصی «عقل و دین»

معرفی اجمالی عقل و دین
گروه پژوهشی-تبلیغی «عقل و دین» با هدف تعمیق باورهای دینی و پاسخگویی به شبهات جریان‌های الحادی تأسیس شده است. فعالیت گروه در دو زمینه‌ی «پژوهش» و «تبلیغ» است. «هسته‌ی پژوهش» متکفل تولید درسنامه و اسلایدهای تبلیغی و آموزشی و «هسته‌ی تبلیغ» متکفل ارائه‌ی محتوای تبلیغی و آموزشی با روش‌های تبلیغ چهره به چهره، کلاسداری، سخنرانی، فضای مجازی، برگزاری کارگاه و غیره خواهند بود؛ همچنین «روابط عمومی» گروه متکفل پاسخگویی و برقراری ارتباط با اشخاص و سازمانها جهت فعالیتهای گروه است.

                                                          

تمثیلی زیبا برای حرکت جوهری

جناب استاد عبدالرسول عبودیت در کتاب «درآمدی بر نظام حکمت صدرایی» تمثیلی زیبا برای فهم عمیق حرکت جوهری به کار برده اند. در ادامه، این تمثیل و پویانمایی کوتاهی بر اساس آن تقدیم می شود:

حرکت در جوهر

بالتبع اینکه صدرالمتألهین معتقد است که در مقوله جوهر هم حرکت رخ میدهد به این معناست که این مقوله نیز دارای مصداق و فرد سیال است؛ به اختصار حرکت در جوهر یعنی تحقق مصداق و فرد سیالی از جوهر خواه جوهر سیال جوهر صوری و طبیعت موجود در باشد و خواه کل جسم باشد با هیولا و صورتش با توجه به توضیحاتی که درباره فرد سیال مقوله دادیم تصور فرد سیال جوهر چندان مشکل نیست؛ مثلاً، اگر جسمی مانند این کاغذ سیال باشد، به این  معناست که این کاغذی که اکنون در پیش روی ماست غیر از کاغذی است که لحظه ای پیش در برابر ما بود و غیر از کاغذی است که لحظه ای دیگر روبروی خود خواهیم دید. ما در هر لحظه و آنی در حال دیدن کاغذی نو هستیم؛ به تعبیر دیگر، کاغذ قبلی معدوم و به اصطلاح زائل شده و کاغذ دیگری به جای آن حادث گردیده است و این زوال و حدوث آن به آن جریان دارد اما نه به این نحو که کاغذ زائل شده قبلی و کاغذ حادث شده بعدی از هم جدا و گسسته باشند، به هم پیوسته و متصل اند، بلکه به این نحو که در خارج یک واقعیت پیوسته و متصل هست که کل آن ممکن نیست در آنی از آنات زمان موجود باشد کل آن فقط در کل مدت زمان عمرش موجود است و در نیمی از این زمان نیمی از آن موجود است در نیمه اول زمان نیمه اول آن و در نیمه دوم زمان نیمۀ دوم آن در هر ربعی از زمان مذکور یک ربع از آن موجود است غیر از ربعی که در ربع دیگر زمان موجود است و هکذا و سرانجام در هر آنی که مقطع فرضی زمان است فقط مقطعی فرضی از «آن» یافت میشود غیر از مقطع فرضی ای که در آن دیگری یافت میشود این مقاطع فرضی همان کاغذهای حادث و زائلی هستند که گفتیم از هم جدا و گسسته نیستند به اختصار، کاغذ مورد بحث غیر از سه بعد مکانی پایدار که همه با آنها آشنائیم به سبب پیوستگی و اتصال مورد بحث، بعد چهارمی هم دارد که البته سیال است و فقط به کمک عقل قابل درک است و به موجب آن هرگز در یک «آن» با کل آن مواجه نیستیم

فللطبیعة إمتدادان و لها مقداران أحدهما، تدریجی زمانی یقبل الإنقسام الوهمی إلى متقدم و متأخر زمانیین و الآخر دفعى مکانی یقبل الإنقسام إلى مستقدم و متأخر مکانیین (اسفار، ج ۳، ص ۱۴۰).

روشن تر بگوئیم فرض کنید کاغذ مذکور را تا کنیم به طوری که در دست ما جای گیرد. چون به طور متعارف آن را سه بعدی می،انگاریم گمان میکنیم که کل آن هم اکنون در دست ماست و چیزی از آن باقی نمانده است که در دست ما نباشد. اما اگر آن را سیال بدانیم، بدین معناست که جسمی است چهار بعدی که هم اکنون فقط مقطعی فرضی از آن که سه بعدی است - در دست ماست غیر از مقطعی که در آنی دیگر در دست ما بوده است یا خواهد بود و کل آن فقط در کل مدت زمان عمرش در دست ماست. اساساً مقصود از حرکت در جوهر چیزی جز جوهر سیال اعم از طبیعت سیال یا جسم سیال - نیست همان طور که مقصود از حرکت در عرض نیز چیزی جز تحقق عرض سیال درجسم نیست.

برای اینکه تصور دقیقتری از جوهر سیال مثلا از جسمی ،سیال داشته باشیم شیئی را فرض میکنیم که فقط دو بعد را ادراک میکند و از بعد سوم ادراکی ندارد؛ مثلاً این شیء مربعی در صفحه بینهایت P .است این مربع در این صفحه به هر جا که بخواهد میتواند حرکت کند و ساختمان چشمش به نحوی است که هر شکلی را در این صفحه درک میکند برای این مربع جهان مادی صفحه P است و آنچه در این صفحه وجود پیدا میکند. او از وجود بعد دیگری عمود بر این ،صفحه نه تنها بی خبر است، بلکه هیچ تصوری از آن ندارد طبعاً هر چیزی که خارج از این صفحه باشد از دیدگاه او معدوم است. اکنون منشوری سیاه رنگ را با قاعده ای مثلثی شکل در نظر میگیریم و فرض می کنیم همه جای این منشور کاملاً یک رنگ و یکنواخت باشد. مربع مزبور این منشور را چگونه میبیند؟ چه تصوری از آن دارد؟ پاسخ روشن است. تا هنگامی که منشور با صفحه P برخورد نکرده از نظر مربع، معدوم ،است زیرا یا در بالای صفحه P است یا در زیر آن و هیچ جزئی از آن در صفحه ۲ نیست تا مربع آن را ببیند.

حال فرض میکنیم منشور در جهتی عمود بر صفحه قرار گرفته باشد و به طرف صفحة P با سرعت یکنواخت حرکت کند و در رأس ساعت هفت با صفحه P برخورد کند و پنج ساعت طول بکشد تا از این صفحه عبور کند و در طرف دیگر آن قرار گیرد. اکنون از دیدگاه مربع چه اتفاقی افتاده است؟ پاسخ آشکار است از دیدگاه مربع در رأس ساعت هفت مثلثی به وجود آمده است که قبلاً وجود نداشت؛ این مثلث به مدت ساعت به طور ثابت موجود است و سپس معدوم می شود.

از دیدگاه ما که هم بعد سوم را درک میکنیم و طبعاً منشور را می بینیم و هم از وضعیت مربع بخوبی مطلع ،هستیم مربع چه چیزی را میبیند؟ آیا همان طور که مربع گمان می کند در رأس ساعت هفت مثلثی به وجود آمده و به مدت پنج ساعت به طور ثابت موجود بوده و در رأس ساعت دوازده معدوم شده است؟ پاسخ منفی است. اولاً، گمان میکند که در رأس ساعت هفت مثلثی به وجود آمده و در رأس ساعت دوازده معدوم شده است اشتباه است.

 نه مثلثی به وجود آمده و نه مثلثی معدوم است. مثلثی که مربع در حال دیدن آن است مقطعی فرضی از منشور است که در صفحه P قرار دارد. ثانیاً، اینکه مربع خیال میکند که این مثلث به مدت پنج ساعت ثابت بوده است - یعنی همان مثلثی که در رأس ساعت هفت به وجود آمده است، همو ،خودش تا رأس ساعت دوازده وجود داشته است خیال باطلی است. مربع در هیچ دو آنی یک مثلث را ندیده است؛ در هر آنی مثلثی را دیده است غیر از مثلثی که پیش از آن آن دیده و غیر از مثلثی که پس از آن آن دیده است پس مربع در هر آنی در حال دیدن مثلثی نو بوده است منتها چون همۀ این مثلثها از همه جهت شبیه هم بوده اند خیال کرده است یک مثلث را به مدت پنج ساعت دیده است.

برای روشن تر شدن تصویر مدعا همان مثال مربع دو بعدی را در نظر میگیریم ولی این بار فرض میکنیم که رنگ منشور در همه جای آن سیاه نباشد، بلکه رنگ قاعده ای از آن که نزدیک به صفحه است سیاه باشد و هر چه رو به قاعده دیگرش پیش رویم، به طور یکنواخت این رنگ رو به سفیدی بگراید و در نهایت قاعده دیگر آن سفید باشد با این ،فرض مربع عبور منشور را در مدت پنج ساعت از صفحه 2 چگونه میبینید؟ پاسخ این است که از دیدگاه او در رأس ساعت هفت مثلثی سیاه رنگ به وجود میآید که به مدت پنج ساعت ثابت است و سپس معدوم می شود ولی رنگ این مثلث در این مدت بتدریج از سیاهی به سفیدی می گراید و در رأس ساعت دوازده در حالی که کاملاً سفید است معدوم میگردد. از دیدگاه ما که هم بعد سوم را درک میکنیم و هم از وضعیت مربع ،آگاهیم مربع از این جهت بر خطاست که گمان میکند فقط رنگ مثلث عوض میشود ولی خودش ثابت است. در حقیقت خود مثلث نیز همراه با رنگش پیوسته در طول مدت مزبور در حال عوض شدن است مربع در هر آنی مثلثی نو میبیند همان طور که رنگی نو میبیند. هر رنگی که در هر آنی میبیند متعلق به مثلث خاصی است و هیچ دو رنگی متعلق به یک مثلث نیستند پس همراه با عوض شدن رنگ مثلث هم در حال عوض شدن است، منتها این مثلثها از نظر اندازه و شکل و سایر خصوصیات، بجز ،رنگ، کاملاً شبیه یکدیگرند و به همین سبب مربع عوض شدن آنها را درک نمیکند و می پندارد یک مثلث ثابت است که رنگش در حال تغییر کردن است.

ما نیز وضعیتی مشابه مربع .داریم در هنگام حرکت جسم در رنگ گمان میکنیم که ثابت است و فقط رنگش در حال عوض شدن است در حالی که در هر آنی جسمی نو با رنگی ،نو که خاص آن است در برابر ماست؛ یعنی هر رنگی که در هر آنی میبینیم منحصراً متعلق به جسم خاصی است که در آن لحظه موجود است و لاغیر ،بنابراین همراه با عوض شدن رنگ حاوی رنگ در حال عوض شدن است منتها ما قادر به درک آن نیستیم و در نتیجه میپنداریم که یک جسم واحد ثابت است که رنگش در حال تغییر کردن است رنگی را از دست میدهد و رنگ دیگری را به جای آن می.پذیرد هر عرض دیگری غیر از رنگ که مسافت حرکت واقع شود نیز همین گونه است آن عرض وجود سیال دارد و همزمان جسمی که عرض مزبور در آن حلول میکند نیز وجود سیال دارد و در نتیجه امر ممتد سیالی در امر ممتد سیال دیگری حلول می.کند پس همواره حرکت در عرض و حرکت در جوهر توام اند؛ یعنی همراه با تغییر پیوسته جوهر اعراض آن نیز به طور پیوسته تغییر میکنند و ممکن نیست هیچیک ثابت باقی بمانند.

منبع: درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ج1،صفحه309 و 315

مشاهده ویدئوhttps://bayanbox.ir/view/mp4/3489807029080219081/%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA.mp4

 

گروه تبلیغی تخصصی عقل و دین

حرکت

حرکت جوهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی